داروی ضد دیابت جدید

داروی ضد دیابت جدید

داروی ضد دیابت جدید
داروی ضد دیابت جدید

امروز با موضوع داروی ضد دیابت جدید در خدمت شما هستیم.

شیوع سریع دیابت در مقیاس جهانی نیاز فوری به گزینه های درمانی جدیدتر و بهتر دارد. درک بهتر ما از پاتوفیزیولوژی دیابت، ایجاد دائمی عوامل  داروی ضد دیابت جدید با شیوه های مختلف عملکرد را امکان پذیر کرده است. مهارکننده های پروتئین،  حمل و نقل سدیم – گلوکز 2، آنالوگ های پپتیدی مانند گلوکاگون، فعال کننده های گلوکوکیناز،

مقدمه

داروی ضد دیابت جدید
داروی ضد دیابت جدید

آگونیست های گیرنده فعال کننده پروکسیتور دو پراکسی زوم، آنتی بادی های مونوکلونال و آگونیست های گیرنده، گیرنده دوپامین-2 یا به صورت مونوتراپی یا درمان ترکیبی موجود عوامل کاهش قند خون، مبارزه ما با دیابت را با داروی ضد دیابت جدید و به روش های نوین ترتیب می دهند.

در ادامه به داروی ضد دیابت جدید که برای کنترل، پیشگیری و درمان این بیماری وارد بازار و چرخه ی درمان شده اند را بررسی می کنیم، پس با ما با مقاله داروی ضد دیابت جدید همراه باشید.

داروی ضد دیابت جدید چیست؟

  1. آگونیست گیرنده فعال کننده پروکسیزوم (PPAR)
  2. مهار کننده های پروتئین تیروزین فسفاتاز 1B (PTP1B)
  3. مهارکننده های آلدوز ردوکتاز
  4. مهار کننده های α- گلوکوزیداز
  5. دیپپتیدیل پپتیداز IV ( مهارکننده های DPP-4 
  6. آگونیست های گیرنده های همراه پروتئین G(GPCR) 
  7. مهارکننده های حمل و نقل سدیم – گلوکز (SGLT)

در ادامه هرکدام را برایتان شرح داده ایم.

دیابت

دیابت ملیت یک بیماری قابل توجه است که شامل طیف اختلالات چند سیستم ناشی از ترکیبی از مقاومت به انسولین و ترشح ناکافی انسولین است. مدیریت دیابت، شبیه بندبازی است به همان اندازه خطرناک و ریسک پذیر، نیاز به درک کاملی از عوامل مختلف مانند برنامه ی کلینیکی، مشخصات نامطلوب، مجموعه داروهای بین درمان و غیره دارد.

دیابت در نهایت به بیش از یک عامل خوراکی یا دارو، همراه یا بدون انسولین نیاز خواهد داشت. به طور مداوم طیف جدیدتری از داروی ضد دیابت جدید با هدف ها و جنبه های جدید دیابت وجود دارد که آگاهی کافی توسط پزشکان معالج را تضمین می کند. در این مقاله  داروی ضد دیابت جدید در طبقات مختلف مورد بحث قرار گرفته اند.

پیشنهاد می کنیم درباره درمان دیابت جدید مطالعه نمایید.

در ادامه به سوالات زیر پاسخ خواهیم داد:

مهارکننده های پروتئین -2 (SGLT2) حمل کننده گلوکز سدیم

بازدارنده های DPP IV

آنالوگ های GLP-1

فعال کننده های گلوکوکیناز

آگونیست های PPAR دوتایی

آنتی بادی های مونوکلونال

آگونیست گیرنده دوپامین 2

موارد دیگر داروی ضد دیابت جدید

FDA قرص جدید را به عنوان داروی ضد دیابت جدید برای دیابت نوع 2 تأیید می کند

داروی ضد دیابت جدید و نتایج قلبی عروقی

داروی ضد دیابت جدید، رویکردها و پیشرفت های اخیر

ممانعت کننده های دیپپتیدیل پپتیداز 4 (DPP-4)

 

مهارکننده های پروتئین -2 (SGLT2) حمل کننده گلوکز سدیم

حمل کننده های گلوکز وابسته به سدیم (SGLT) در مخاط روده و روده کوچک و توبول های پروگزیمال نفرون یافت می شود. دو نوع SGLT در دیابت از اهمیت قابل توجهی برخوردار است – SGLT1 و SGLT2 (به ترتیب اعضای ژن های SLC5A1 و A2). روده ها عمدتا SGLT1 حرکت می کنند، در حالی که توبول های پروگزیمال نفرون ها هر دو SGLT2 و SGLT1 را نشان می دهند.

نسبت تراکم و حرکت سدیم به گلوکز SGLT1 2: 1 و SGLT2 1: 1 است و در حالی که مورد اول 2٪ به جذب مجدد گلوکز کمک می کند ، دومی 98٪ کمک می کند.

مهارکننده های پروتئین -2 (SGLT2) حمل کننده گلوکز سدیم
مهارکننده های پروتئین -2 (SGLT2) حمل کننده گلوکز سدیم

از این رو مهار SGLT2 ما را قادر می سازد تا میزان قابل توجهی جذب مجدد گلوکز اپیتلیال درون سلولی را کاهش دهیم. مهار SGLT2 مستقل از ترشح انسولین وابسته به گلوکز توسط سلول های β پانکراس است.

داپاگلیفلوزین، مولکول برجسته در گروه بازدارنده های SGLT2، با مهار جذب مجدد گلوکز با واسطه SGLT2 در کلیه، سطح گلوکز خون را به روشی مستقل از انسولین کاهش می دهد.

داپاگلیفلوزین دارای اثر قند خون 52 هفته ای قابل مقایسه با گلیپیزید است

داپاگلیفلوزین دارای اثر قند خون 52 هفته ای قابل مقایسه با گلیپیزید است و علاوه بر این، بر خلاف مورد دوم، منجر به کاهش وزن و کاهش قند خون می شود.

با این حال، FDA (سازمان غذا و دارو) با توجه به افزایش شیوع سرطان های پستان و مثانه و سمیت کبد ، بررسی نامطلوبی از داروی ضد دیابت جدید ارائه داد. رموگلیفلوزین، یکی دیگر از مهارکننده های SGLT2، قوی و بسیار انتخابی است.

در مدل های آزمایشی، داروی پیش دارو رموگلیفلوزین اتابونات باعث افزایش دفع ادرار گلوکز به روشی وابسته به دوز می شود که به نوبه خود مانع افزایش قند پلاسما پس از بارگذاری گلوکز بدون تحریک ترشح انسولین می شود.

در یک مطالعه، سرگلیفلوزین اتابونات، برتری نسبت به گلیکازید را نشان داد و کاهش هموگلوبین گلیسیته و کنترل قند خون را بهبود بخشید بدون این که منجر به ترشح انسولین، افت قند خون و افزایش وزن بدن شود.

اثرات سوء مهارکننده های SGLT2 ممکن است شامل خستگی، افت قند خون، افزایش میزان ادرار، افزایش هماتوکریت و عفونت های دستگاه تناسلی یا دستگاه ادراری عفونی باشد.

پیشنهاد می کنیم از پست داروی دیابت زیپمت دیدن کنید.

بازدارنده های DPP IV

مهارکننده های دیپپتیدیل پپتیداز IV (DPP IV) در درجه اول با جلوگیری از تخریب اینکرتین [مانع تجزیه پپتید شبه گلوکاگون (GLP-1) و پپتید انسولینوتروپیک وابسته به گلوکز (GIP) می شوند که منجر به افزایش غلظت پلاسما در همان می شود]. این امر منجر به تحریک ترشح انسولین، کاهش سطح گلوکز و گلوکاگون در پلاسما و مهار تخلیه معده می شود.

اینکرتین ها همچنین تمایز، میتوژنز و زنده ماندن سلولهای β را کنترل می کنند که به این ترتیب مهار DPP IV می تواند توده سلول β را حفظ کرده و عملکرد ترشحی آن ها را بهبود بخشد.

نشان داده شده است که درمان با مهارکننده های DPP IV خطر سکته قلبی را کاهش می دهد (تاثیری وابسته به سطح گلوکز خون) که احتمالاً از طریق مسیر گیرنده GLP-1 و مسیر سیگنالینگ پروتئین کیناز-A (PKA) ایجاد می شود.

سیتاگلیپتین، اولین مهار کننده DPP IV

سیتاگلیپتین، اولین مهار کننده DPP IV، غلظت GLP-1 فعال پس از غذا را افزایش می دهد بدون این که باعث ایجاد قند خون در داوطلبان مرد سالم با هنجار قند خون شود.

در یک مطالعه 24 هفته ای، روی 741 بیمار، مونوتراپی یک بار در روز سیتاگلیپتین کنترل قند خون را در حالت ناشتا و بعد از غذا بهبود بخشید ، اقدامات سلول β را بهبود می بخشد و به خوبی تحمل می شود.

مطالعه دیگری روی 2719 بیمار دیابتی، از 12 هفته تا بیش از یک سال، نشان داد که سیتاگلیپتین کنترل قند خون را در صورت استفاده به تنهایی یا در بیماران دیابتی که با متفورمین یا گیرنده فعال کننده پراکسی زوم (PPAR) کنترل نمی شوند، بهبود می بخشد.

ویلداگلیپتین، جدا از مهار DPP IV، همچنین به عنوان افزایش دهنده پاسخ سلول های α به هر دو اثر سرکوب کننده قند خون و اثرات تحریک کننده افت قند خون شناخته شده است. این اثرات ممکن است اثر بخشی آن را در بهبود کنترل قند خون و همچنین پتانسیل پایین قند خون کاهش دهد.

در یک تجزیه و تحلیل موقت از یک مطالعه گسترده، تصادفی، افزودن ویلداگلیپتین به متفورمین اثر قابل مقایسه ای با گلیمپیرید را پس از 52 هفته نشان داد.

ساکساگلیپتین، یکی دیگر از مهارکننده های DPP IV

ساکساگلیپتین، یکی دیگر از مهارکننده های DPP IV، اثربخشی را به صورت تک درمانی و به صورت ترکیبی نشان داد. تک درمانی ساکساگلیپتین یک بار در روز به مدت 24 هفته کاهش معنی داری از نظر بالینی HbA1c و FPG را در مقایسه با دارونما نشان داد.

ساکساگلیپتین حتی در بیماران دیابتی نوع 2،  مبتلایان به مواد مخدر، اثرات قند خون مفیدی را نشان داد. لیناگلیپتین، یک مهار کننده جدید با اثر طولانی مدت بر پایه گزانتین با انتخاب زیاد به DPP-4 (در مقابل آنزیم های مرتبط DPP-8 و DPP-9)، با حداقل خطر افت قند خون همراه است.

ساکساگلیپتین، یکی دیگر از مهارکننده های DPP IV
ساکساگلیپتین، یکی دیگر از مهارکننده های DPP IV

در یک مطالعه، مونوتراپی با لیناگلیپتین بهبود قابل توجه و پایداری در کنترل قند خون (کاهش قند ناشتا و بعد از غذا، بهبود نسبت پروینسولین به انسولین، ارزیابی مدل هموستاز)، همراه با افزایش پارامترهای عملکرد سلول β.

مکمل گیاهی بربرین به دلیل اثر ضد قند خون با مهار DPP IV و مهار پروتئین انسانی تیروزین فسفاتاز 1B در پیشگیری از دیابت، از جمله مکانیزمی است که ممکن است چنین اثری را توضیح دهد. با ادامه مقاله داروی ضد دیابت جدید ما را همراهی کنید.

عوارض جانبی، از جمله نازوفارنژیت و عفونت های تنفسی فوقانی (احتمالاً از طریق تعدیل سیستم ایمنی)، سردرد، حالت تهوع، واکنش های پوستی و به ندرت واکنش های حساسیت زیاد و پانکراتیت (احتمالاً از طریق تکثیر مجاری و متاپلازی) [17] با مهارکننده های DPP IV گزارش شده است.

ساکساگلیپتین، یکی دیگر از مهارکننده های DPP IV
ساکساگلیپتین، یکی دیگر از مهارکننده های DPP IV

آنالوگ های GLP-1

آنالوگ های پپتید مانند Glucagon (GLP-1) توسط سلولهای L روده باریک سنتز می شوند. آن ها ترشح انسولین وابسته به گلوکز را افزایش می دهند، ترشح گلوکاگون را کاهش می دهند، باعث کاهش وزن، تخلیه آهسته معده، کاهش اشتها و بازسازی سلول های β می شوند.

در غیاب درمان هایی که در غیر این صورت باعث افت قند خون می شوند، باعث افت قند خون نمی شوند. به نظر می رسد آن ها همچنین در توقف پیشرفت ضایعات تهاجمی ناشی از استئاتوز زمینه ای در بیماری کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) نقش دارند.

Exenatide، یک آنالوگ GLP-1 و ترشح کننده انسولین با اثرات تنظیم کننده گلوکزاست. توصیه می شود برای بهبود کنترل گلیسمی در بیمارانی که متفورمین یا ترکیبی از متفورمین و سولفونیل اوره مصرف می کنند اما به کنترل قند خون کافی نرسیده اند، به عنوان درمان کمکی استفاده شود.

اگزناتید باعث افزایش ترشح انسولین وابسته به گلوکز توسط سلول β پانکراس می شود. در یک مطالعه، اگزناتید یک بار در هفته باعث بهبود مداوم کنترل قند خون (HbA1C و FPG) و وزن بدن از طریق 52 هفته درمان شد.

کیفیت زندگی مرتبط با وزن، سودمندی سلامتی، بهزیستی روانشناختی و رضایت از درمان دیابت نشان داده می شود که در صورت استفاده از اگزناتید در ترکیب با متفورمین، همه بهتر هستند.

مشخصات عوارض جانبی اگزناتید

مشخصات عوارض جانبی اگزناتید شامل هیپوگلیسمی (بیشتر از درمان ترکیبی با سولفونیل اوره و تیازولیدیندیون)، حالت تهوع، استفراغ، اسهال، دل درد، سوء هاضمه، سرگیجه، سردرد و پانکراتیت است. توسعه آنتی بادی های ضد اگزناتید نیز ممکن است دیده شود.

لیکسیزناتید، یک آگونیست گیرنده تزریق GLP-1 یک بار در روز، اثر بخشی و ایمنی را در T2DM هم به صورت تک درمانی و هم در ترکیب با متفورمین نشان می دهد.

در آزمایش GetGoal-1 Phase III، یک آگونیست گیرنده GLP-1، لیکسیزناتید به طور قابل توجهی سطح HbA1c را کاهش داده و وزن بیماران T2D را کاهش می دهد.

لیراگلوتید، آگونیست گیرنده های طولانی مدت GLP-1، شواهدی را نشان داده است که ممکن است به رغم استفاده از یک درمان با داروی ضد دیابت جدید دیگر، به بیماران مبتلا به کنترل دیابت ناکافی سود برساند. شناخته شده است که لیراگلوتید در بیماران دیابتی نوع 1 با بهبود قند خون بهبود یافته یا بدون تغییر، انسولین مورد نیاز را کاهش می دهد.

لیراگلوتید موجب کنترل قند خون

در یک مطالعه، لیراگلوتید باعث کنترل قند خون مشابه، کاهش وزن بدن و کاهش هیپوگلیسمی در مقایسه با گلیمپیرید، هر دو در ترکیب با متفورمین استفاده می شود.

استفاده از لیراگلوتید در افرادی که سابقه خانوادگی سرطان تیروئید مدولا دارند ، منع مصرف دارد. موارد پانکراتیت حاد در استفاده از لیراگلوتید استفاده شده است.

Albiglutide یک پروتئین ترکیبی آلبومین سرم انسانی (HSA) -GLP-1 با نیمه عمر حدود یک هفته است و مشخص می شود که مقاومت در برابر DPP IV را نشان می دهد. این اثر در بیماران دیابتی نوع 2 ثابت است. Taspoglutid، آنالوگ دیگر، عمل انسولینوتروپیک را در شرایط خاص انجام می دهد.

شما را به ادامه مطالعه مقاله داروی ضد دیابت جدید دعوت می کنم.

فعال کننده های گلوکوکیناز

گلوکوکیناز (که هگزوکیناز IV یا D نیز نامیده می شود) به دلیل نقش سنسور گلوکز در سلولهای β لوزالمعده و آنزیم کنترل کننده سرعت برای ترشح گلوکز کبدی و سنتز گلیکوژن شناخته شده است که تأثیر فوق العاده زیادی بر هموستاز گلوکز دارد.

فعال کننده های گلوکوکیناز (GKA) بیوسنتز و ترشح انسولین را تحریک کرده و متابولیسم گلوکز و فرآیندهای مربوط به آن را در سلول های دیگر بیان کننده گلوکوکیناز از طریق افزایش واسطه GKA در میل گلوکوکیناز برای گلوکز و حداکثر سرعت کاتالیزوری آن افزایش می دهند.

GKA از طریق افزایش کلی عملکرد سلولهای β و از طریق تغییرات محدود روزانه در گردش گلوکز، اثرات ضد دیابتی خود را واسطه می کنند. پیراگلیاتین، یک GKA، یک عمل حاد کاهش دهنده گلوکز را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 خفیف نشان داده است.

یک مولکول آزمایشی GKA ZYGK1 اثر مهمی را در کنترل قند خون ناشتا و غیر ناشتا نشان داد. عوارض جانبی آن اگرچه در GKA نادر است؛ افت قند خون، کبد چرب و چربی خون است.

فعال کننده های گلوکوکیناز
فعال کننده های گلوکوکیناز

آگونیست های PPAR دوتایی

مهار آگونیست های PPAR α (فیبراتس) تری گلیسیریدهای پلاسما و ذرات VLDL را کاهش می دهد و کلسترول HDL را افزایش می دهد، در حالی که آگونیست های PPAR γ (تیازولیدیندیون ها) بر شار اسید چرب آزاد تأثیر می گذارند

و مقاومت به انسولین و سطح گلوکز خون را کاهش می دهند. آگونیسم دوگانه PPAR α / γ هم به مقاومت به انسولین (ناتوانی بافت ها در استفاده بهینه از انسولین برای جذب گلوکز) و هم به جنبه های اصلی دیس لیپیدمی که در افزایش خطر بیماری های قلبی عروقی (CVD) در دیابتی ها نقش دارد، پرداخته است. آن ها حساسیت انسولین را افزایش داده اند و شناخته شده اند که باعث بهبود التهاب، عملکرد عروق و بازسازی عروق می شوند.

آلگلیتازار، یک آگونیست جدید و متوازن PPAR α / γ است، که باعث کاهش قند خون و بهبود سطح HbA1C ، HDL-C ، LDL و تری گلیسیریدها با حداقل اثرات سوء ad مربوط به PPAR می شود.

در مدل های in vitro، آلگلیتازار به شدت کاهش می یابد. جنبه های متعدد فنوتیپ ملتهب سیستم کشت سلولهای چربی / ماکروفاژ انسانی در مقایسه با پیوگلیتازون و فنوفیبرات که نشان دهنده سهم آن در جلوگیری از پیشرفت اختلال چربی و مقاومت به انسولین و افزایش خطر قلبی عروقی است.

اگرچه موراگلیتازار یک مولکول مشابه به عنوان یک روش درمانی افزودنی برای بیماران دیابتی کنترل شده ضعیف اثربخشی را نشان داد، اما بروز بیش از حد مرگ، وقایع مهم جانبی عروقی (مانند سکته مغزی) و نارسایی قلبی همراه با آن مشاهده شد و از این رو پس گرفته شد.

آنتی بادی های مونوکلونال

برای القای تحمل ایمنی از طریق آنتی بادی های مونوکلونال به عنوان راهی برای پیشگیری و درمان موثر دیابت تلاش شده است. Otelixizumab، آنتی بادی مونوکلونال ضد CD3، شناخته شده است که باعث تحریک سطح پپتید C و کاهش نیاز به انسولین در دیابت نوع 1 می شود.

به همین ترتیب مطالعات با تپلیزوماب نیز اطمینان بخش است. آنتی بادی های مونوکلونال دیگر مانند anti-CD20 ، anti-CTGF  ، نتایج امیدوار کننده ای را نشان داده اند و هنوز به عنوان داروی ضد دیابت جدید تأیید نشده اند.

آنتی بادی های مونوکلونال
آنتی بادی های مونوکلونال

آگونیست گیرنده دوپامین 2

اعتقاد بر این است که بروموکریپتین به موقع (آگونیست گیرنده دوپامین D2 با عملکرد متمرکز) در فعالیت های عصبی شبانه روزی در هیپوتالاموس عمل می کند تا درایو افزایش غیر طبیعی هیپوتالاموس را برای افزایش گلوکز پلاسما، تری گلیسیرید و سطح اسیدهای چرب آزاد در حالت ناشتا و بعد از غذا در بیماران مقاوم به انسولین تنظیم کند.

استفاده از آن به عنوان مونوتراپی و همراه با سایر OHA ها باعث کاهش HbA1c، تری گلیسیرید پلاسما و غلظت FFA در بیماران دیابتی نوع 2 می شود. عوارض جانبی شامل حالت تهوع، خستگی، استفراغ، سردرد، سرگیجه، افت فشار خون ارتوستاتیک و سنکوپ است که دو مورد آخر با شروع یا افزایش دوز است.

موارد دیگر داروی ضد دیابت جدید

کروم (Cr) ممکن است لیپیدهای سلولی را کاهش داده و حساسیت به انسولین را در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 مستقل از اثرات آن بر وزن یا تولید گلوکز کبدی افزایش دهد.

پاسخ بالینی به Cr در دیابت نوع 2 مقاوم به انسولین با افزایش سطح گلوکز ناشتا و A1C بیشتر است. این ماده همچنین دارای فعالیت ضد التهابی است که ظاهراً با افزایش ویتامین C خون و آدیپونکتین و مهار NFκB ، Akt و Glut-2 و افزایش فعال شدن ژن IRS-1 ایجاد می شود.

موارد دیگر داروی ضد دیابت جدید
موارد دیگر داروی ضد دیابت جدید

تنگستات سدیم شناخته شده است که عملکرد سلول های بتا لوزالمعده را در بیماران دیابتی حفظ می کند و فعالیت سوکراز و SGLT1 را در غشای مرز برس آنتروسیت ها نرمال می کند. ترکیبی از مسیرهای مستقل از قند خون برای توضیح اثرات ضد دیابت آن فرض شده است.

شناخته شده است که وانادیوم بیشترین اثرات انسولین را بر روی بافت های اصلی هورمون در شرایط آزمایشگاهی تقلید می کند و نشان داده شده است که باعث کاهش مداوم سطح گلوکز خون در موش های دیابتی کمبود انسولین و بهبود هموستاز گلوکز در دیابت چاق ، مقاوم به انسولین می شود. این اثرات ضد دیابتی را در آزمایشات فاز 2 نشان داده است .

اگرچه مطالعه دیگر چنین مزایایی را نشان نداد. پروکسیفان، یک لیگاند گیرنده H3 هیستامین مرکزی ، نشان داده شده است که با افزایش سطح انسولین پلاسما از طریق یک مکانیسم مستقل از گلوکز، میزان گلوکز را به طور قابل توجهی بهبود می بخشد. آسپارتام، گوارگوم و گلوكومنان فواید قابل توجهی در كنترل قند خون به صورت منفرد یا به صورت تركیبی نشان داده اند.

تحقیقات تجربی

یک مولکول جدید SR 1664 که یک اتصال دهنده قوی برای گیرنده هسته ای PPARγ است، نشان می دهد که انسداد عملکرد وابسته به سیکلین کیناز 5 (Cdk5) در PPARγ یک رویکرد درمانی مناسب برای توسعه عوامل ضد دیابت است. همچنین عوارض جانبی کمتری مانند افزایش وزن یا افزایش حجم پلاسما در مقایسه با روزیگلیتازون را نشان داد.

تجویز سیستمیک لیگاند های گیرنده های عوارض مانند (TLR) می تواند پاسخ های خود ایمنی (دیابت خود ایمنی) را سرکوب کند که این فرضیه را تقویت می کند که تحریک TLR می تواند اثر محافظتی عوامل عفونی بر خود ایمنی را دوباره جمع کند. دوزهای پایین سیکلوسپورین و متوترکسات در افراد مبتلا به دیابت نوع 1 با شروع جدید می تواند با خیال راحت باعث بهبود بیماری و کاهش نیاز به انسولین شود.

ترکیب جدید

یک ترکیب جدید 5،8 – دیاستیلوکسی -2 ،3- دی کلرو -1،4- نفتو- کینون شناخته شده است که فعالانه گیرنده انسولین را با اتصال مستقیم به حوزه گیرنده کیناز برای تحریک فعالیت کیناز تحریک می کند. این عمل انسولین را حساس می کند، جذب گلوکز را در سلول های چربی افزایش می دهد و دارای اثرات افت قند خون است.

ترکیب جدید
ترکیب جدید

β- سیتوسترول اثرات ضد دیابتی و همچنین آنتی اکسیدانی امیدوار کننده ای را نشان داده است که احتمالاً از طریق آپوپتوز ناشی از افزایش سطح FAS و فعالیت کاسپاز 8، فسفوریلاسیون کیناز تنظیم شده با سیگنال خارج سلول و پروتئین کیناز فعال شده با میتوژن، بدون سمیت سلولی به سلول های طبیعی نشان داده شده است.

S-Allylcysteine ​​(یک ترکیب طبیعی سیر تازه) دارای اثرات ضد قند خون قابل توجهی همراه با کاهش اجزای گلیکوپروتئین بافتی (مانند هگزوز، هگزوزامین، فوکوز و اسید سیالیک در پلاسما، کبد و کلیه ها) است.

در یک مطالعه cucurmin، (یک ماده طبیعی زردچوبه) از طریق اثرات آنتی اکسیدانی و ضد التهابی، توانایی پیوند مغز استخوان در بازسازی جزایر پانکراس عملکردی را افزایش می دهد. با ادامه مقاله داروی ضد دیابت جدید همراه شما هستیم.

FDA قرص جدید را به عنوان داروی ضد دیابت جدید برای دیابت نوع 2 تأیید می کند

20 سپتامبر 2019 (اخبار HealthDay) – یک قرص جدید برای کاهش قند خون برای افراد مبتلا به دیابت نوع 2 روز جمعه توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده تأیید شد. دارو Rybelsus (سماگلوتید) اولین قرص در گروه داروهایی به نام پپتید شبه گلوکاگون (GLP-1) است که برای استفاده در ایالات متحده تأیید شده است. قبل از Rybelsus، دارو باید تزریق می شد.

دکتر لیزا یانوف در یک خبرنامه آژانس گفت: “قبل از این تأیید، بیماران گزینه GLP-1 خوراکی برای درمان دیابت نوع 2 خود نداشتند و اکنون بیماران داروی ضد دیابت جدید برای درمان دیابت نوع 2 بدون تزریق دارند.” وی به عنوان مدیر بخش محصولات متابولیسم و ​​غدد درون ریز در مرکز ارزیابی و تحقیقات دارو FDA فعالیت می کند.

GLP-1

GLP-1 هورمونی است که اغلب در افراد با دیابت نوع 2 در سطح پایین یافت می شود. Rybelsus با کاهش هضم غذا و جلوگیری از تولید بیش از حد قند در کبد، که به تولید انسولین بیشتر در لوزالمعده کمک می کند. در آزمایشات بالینی، Rybelsus به طور قابل توجهی قند خون را کاهش داد.

پس از 26 هفته، 77٪ از بیمارانی که روزانه 14 میلی گرم ریبلسوس مصرف می کردند، HbA1C خود را در زیر 7٪ کاهش دادند در مقایسه با 31٪ در بین بیماران دارونما. HbA1C اندازه گیری قند خون است. سازمان غذا و دارو گفت: Rybelsus ، ساخته شده توسط شرکت دارویی Novo Nordisk، به عنوان اولین انتخاب [ داروی ضد دیابت جدید] برای درمان دیابت توصیه نمی شود.

این دارو خطرات بالقوه ای دارد. ممکن است باعث ایجاد برخی تومورهای تیروئید شود. به بیمارانی که به سرطان تیروئید مبتلا شده اند و یا یکی از اقوام به آن مبتلا هستند، توصیه می شود از ریبلسوس استفاده نکنند. همچنین برای افراد مبتلا به دیابت نوع 1 یا کتواسیدوز دیابتی مناسب نیست. برچسب دارو همچنین در مورد التهاب لوزالمعده، کاهش بینایی، کاهش قند خون و آسیب کلیه هشدار می دهد.

FDA خاطرنشان کرد: شایع ترین عوارض جانبی حالت تهوع، اسهال، استفراغ، کاهش اشتها، سوء هاضمه و یبوست است.

GLP-1
GLP-1

داروی ضد دیابت جدید و نتایج قلبی عروقی

پیش از آن زمان  داروهای ضد دیابت فقط به منظور تنظیم سطح گلوکز و به تأخیر انداختن عوارض دیابت تجویز می شدند، اما هیچ سود مستقیم و مضرات احتمالی ندارند. نسل های نوین داروی ضد دیابت جدید همچنین با کاهش کوتاه مدت مرگ و میر ناشی از CV مزایای مستقیم قلبی عروقی را فراهم می کنند. متخصصان قلب و عروق باید بدانند که کدام گروه از داروها برای کدام بیمار مناسب است.

روزیگلیتازون در سال 2007، سال ها پس از راه اندازی، در یک تجزیه و تحلیل متانالیز مربوط به عوارض جانبی قلب در بیماران دیابتی بود. این دارو به دلیل مسائل ایمنی FDA و EMA از بازار خارج شد و پس از مطالعات بیشتر و تجزیه و تحلیل متانولوژی افزایش خطر را تأیید نکرد ، سال ها بعد در ایالات متحده دوباره وارد بازار شد.

پس از این قسمت، FDA از همه داروی ضد دیابت جدید که قصد دارند به بازار بیایند خواست تا یک آزمایش ایمنی را تأیید کنند که بی طرفی قلب و عروق آن ها را تأیید می کند.

متفورمین به طور بالقوه از نظر CV خوب است، اگرچه بعد از UKPDS کمبود اطلاعات ایمنی و کارآیی برای این دارو وجود دارد و هیچ مطالعه جدیدی انجام نشده است. DPP4 ها (با معافیت ساکساگلیپتین) مشخصات خنثی آن ها را تأیید کرده و به عنوان یک دسته CV ایمن معرفی شده اند.

چهار مورد از آزمایشات آن ها عدم حقارت آماری در برابر دارونما (که شامل داروی جایگزین کاهش دهنده گلوکز برای رسیدن به حالت تعادل قند خون بود) را برای نتیجه CV کامپوزیت اولیه بررسی شده تأیید کرد. با این حال، هیچ یک از مهارکننده های DPP4 با مزایای CV قابل توجهی در جمعیت آزمایشی آن ها ارتباط نداشتند.

شگفتی بزرگ

شگفتی بزرگ مثبت با معرفی مهارکننده های SGLT2 و آگونیست های GLP-1 به وجود آمد. این دوره داروی ضد دیابت جدید برای اولین بار نه تنها ایمنی CV، بلکه برتری در اثربخشی قلب و عروق نسبت به دارونما را نشان داد. چندین CVOT اثرات GLP1-RA و مهارکننده های SGLT2 را در رویدادهای CV در بیماران مبتلا به DM و CV بالا بررسی کرده اند.

در مطالعه EXSCEL در مورد جمعیت DM که 73٪ آن ها یک واقعه CV قبلی را تجربه کرده بودند، اگزناتید 2 میلی گرم یک بار در هفته، عدم حقارت در مقابل دارونما و 14٪ کاهش عددی، اما غیر قابل توجه از MACE اولیه سه نقطه را نشان داد .

در آزمایش LEADER، بیماران دیابتی در معرض خطر بالای CV (81٪ با CVD قبلی) به عنوان افزودنی به سایر داروهای کاهنده گلوکز، به لیراگلوتید در مقابل دارونما تصادفی شدند.

همه بیماران سابقه طولانی DM و CVRF داشتند که به خوبی کنترل شده بودند. پس از پیگیری 3.1 سال، لیراگلوتید به طور قابل توجهی نقطه پایانی اولیه کامپوزیت سه نقطه ای را 13 درصد کاهش داد. علاوه بر این ، لیراگلوتید به طور قابل توجهی مرگ CV و مرگ کلی را به ترتیب 22 و 15 درصد کاهش داد و کاهش عددی قابل توجهی در MI غیر کشنده و سکته غیر کشنده ایجاد کرد.

در بیماران دیابتی با خطر CV بالا نشان داد که پس از 2.1 سال، سماگلوتید به طور قابل توجهی سه نقطه ای MACE را 26٪ کاهش می دهد، این اثر عمدتا توسط 39٪ کاهش قابل توجه سکته مغزی غیر کشنده ایجاد می شود.

آزمایش REWIND

آزمایش REWIND اثر دولاگلوتید زیر جلدی یک بار در هفته در مقابل دارونما بر MACE سه نقطه ای در بیماران دیابتی که یا یک رویداد CV قبلی یا CVRF داشتند، ارزیابی کرد. در طی پیگیری متوسط ​​5.4 سال، نتیجه اولیه کامپوزیت در 12.0 vs در مقابل 13.4 in در گروه دارونما رخ داده است.

در برنامه CANVAS بیماران مبتلا به DM در معرض خطر بالای CV به canagliflozin در مقابل دارونما تصادفی شدند. بعد از گذشت 3.1 سال، کاناگلیفلوزین به طور قابل توجهی 14٪ MACE ترکیبی را با 14 درصد کاهش داد اما به طور قابل توجهی مرگ CV یا مرگ کلی را تغییر نداد.

آزمایش REWIND
آزمایش REWIND

DECLARE – TIMI 58 اثر داپاگلیفلوزین در مقابل دارونما را در بیماران مبتلا به DM و CVD یا چندین CVRF بررسی کرد. پس از پیگیری متوسط ​​4.2 سال، داپاگلیفلوزین معیار از پیش تعیین شده برای عدم حقارت را برای ترکیب سه ماده ای MACE در مقایسه با دارونما برآورده کرد.

در دو تجزیه و تحلیل اثربخشی اولیه، داپاگلیفوزین به طور قابل توجهی MACE را کاهش نداد، اما منجر به یک نرخ پایین تر از نقطه پایان ترکیبی مرگ CV یا بستری در HF شد .

این امر با نرخ پایین تری در بیمارستان بستری در HF انجام می شود،

این امر با نرخ پایین تری در بیمارستان بستری در HF انجام می شود، اما هیچ تفاوتی بین گروهی در مرگ CV وجود ندارد. مزیت داپاگلیفلوزین با توجه به مرگ CV یا بستری شدن در HF در زیرگروه CVD و همین طور فقط با فاکتورهای خطر چندگانه مشابه بود.

آزمایش DAPA-HF که در آخرین کنگره ESC ارائه شد برای اولین بار نشان داد که داپاگلیفلوزین در کاهش ترکیبی از بدتر شدن نارسایی قلبی یا مرگ قلبی عروقی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی با یافته های مشابه موثر است. در بیماران دیابتی و غیر دیابتی.

اگرچه ما هنوز از مکانیسم دقیق عملکرد دو دسته بعدی اطلاع نداریم اما می دانیم که ما داروی ضد دیابت جدید موفقی برای درمان DM با مزایای CV داریم و همان طور که داپاگلیفلوزین داروهای جدیدی را برای درمان نارسایی قلبی حتی در غیر دیابتی ها کشف کرده اند.

این امر با نرخ پایین تری در بیمارستان بستری در HF انجام می شود،
این امر با نرخ پایین تری در بیمارستان بستری در HF انجام می شود،

داروی ضد دیابت جدید، رویکردها و پیشرفت های اخیر

دیابت یکی از اصلی ترین بیماری ها در سراسر جهان است و یکی از علل اصلی مرگ و میر در جهان است. از داروهای ضد دیابت در درمان دیابت شیرین برای کنترل سطح گلوکز در خون استفاده می شود. بیشتر داروها به صورت خوراکی تجویز می شوند، به جز تعداد کمی از آن ها مانند انسولین، اگزناتید و پراملینتید.

در این بررسی، ما قصد داریم هفت نوع داروی ضد دیابت جدید را بررسی کنیم: آگونیست گیرنده فعال کننده پروکسیزوم (PPAR)، مهار کننده های پروتئین تیروزین فسفاتاز 1B (PTP1B) ، مهارکننده های آلدوز ردوکتاز، مهار کننده های α- گلوکوزیداز، دیپپتیدیل پپتیداز IV ( مهارکننده های DPP-4 ، آگونیست های گیرنده های همراه پروتئین G (GPCR) و مهارکننده های حمل و نقل سدیم – گلوکز (SGLT).

در اینجای مبحث داروی ضد دیابت جدید ، ما همچنین در مورد برخی از داروهای ضد دیابت که اخیراً گزارش شده اند با اقدامات دارویی چند منظوره بحث می کنیم. این بررسی خلاصه رویکردهای اخیر و پیشرفت در درمان ضد دیابت در مورد ویژگی ها، روابط ساختار فعالیت، مکانیسم های عملکردی  تنظیم بیان و کاربردها در پزشکی است.

انواع مختلفی از عوامل و داروی ضد دیابت جدید برای درمان دیابت نوع 1 یا 2 در حال تولید هستند.

انواع مختلفی از عوامل و داروی ضد دیابت جدید برای درمان دیابت نوع 1 یا 2 در حال تولید هستند. علاوه بر مهارکننده های جدید دیپپتیدیل پپتیداز -4، آنالوگ های پپتید 1 مانند گلوکاگون، تیازولیدیندیون ها، گلینیدها و فرمولاسیون های جدید انسولین، همچنین آگونیست های گیرنده فعال کننده تکثیر پراکسی زوم، مهارکننده های منتقل کننده انتقال گلوکز سدیم 2 و چندین عامل منحصر به فرد دیگر نیز وجود دارد. این درمان همچنان در حال توسعه است.

در سال های اخیر تعداد عوامل موجود برای بهبود کنترل قند خون در بیماران دیابتی بسیار افزایش یافته است. تنها 15 سال پیش، درمان های موجود فقط شامل سولفونیل اوره و انسولین بود. امروزه، محصولات از چندین کلاس اضافی، ارائه چندین مکانیسم جدید و فرصت های بیشتر برای درمان ترکیبی ، توانایی خیاطی درمانی جداگانه را برای هر بیمار خاص افزایش داده است. تولید محصولات و داروی ضد دیابت جدید برای درمان دیابت همچنان ادامه دارد.

در حال حاضر بسیاری از داروی ضد دیابت جدید برای درمان دیابت در دست تولید هستند، از جمله محصولات بیشتری با مکانیسم های جدید مورد توجه هستند. در مقاله پیش رو با عنوان داروی ضد دیابت جدید، مروری کوتاه بر برخی از این داروها ارائه می شود.

ممانعت کننده های دیپپتیدیل پپتیداز 4 (DPP-4)

مهار کننده های DPP-4 تقویت کننده های اینکرتین هستند. تصور می شود که مهارکننده های DPP-4 با کند کردن یا غیرفعال شدن هورمون های اینکرتین پپتید -1 (GLP-1) شبه گلوکاگون و پپتید انسولینوتروپیک وابسته به گلوکز کار می کنند.

این عوامل توسط دستگاه گوارش در پاسخ به غذا آزاد شده و با تحریک ترشح انسولین وابسته به گلوکز درگیر می شوند. این داروها با مهار غیرفعال شدن آن ها، اثرات این هورمون های اینکرتین را طولانی می کنند.

مهارکننده های DPP-4 به عنوان تک درمانی و همراه با انسولین، متفورمین، سولفونیل اوره و تیازولیدیندیونز در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 ارزیابی شده اند.

ممانعت کننده های دیپپتیدیل پپتیداز 4 (DPP-4)
ممانعت کننده های دیپپتیدیل پپتیداز 4 (DPP-4)

اگرچه نشان داده شده است که مهارکننده های DPP-4 کنترل قند خون را بهبود می بخشد ، مانند بسیاری دیگر از عوامل جدیدی که در درمان دیابت استفاده می شود، اطلاعاتی در مورد تأثیر مهارکننده های DPP-4 بر اقدامات برجسته مانند مرگ و میر، دیابت منتشر نشده است. عوارض یا کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی مطرح نشده است.

بیشتر بازدارنده های DPP-4 از نظر ساختاری از هم متمایز هستند

بیشتر بازدارنده های DPP-4 از نظر ساختاری از هم متمایز هستند. آلوگلیپتین یک ترکیب مبتنی بر کینازولینون است، لیناگلیپتین یک مشتق گزانتین است، ساکساگلیپتین یک ترکیب هیدروکسی آدامانتیل است، سیتاگلیپتین یک تریازول – پیرازین است و ویلداگلپیتین و ساکساگلیپتین ترکیبات پیرولیدین – کربنیتریل هستند.

اولین داروی بازدارنده DPP-4 سیتاگلیپتین بود که در سال 2006 توسط FDA تأیید شد. همچنین درخواست های تصویب برای آلوگلیپتین، ساگساگلیپتین و ویلداگلیپتین ارسال شده است. دوتوگلیپتین و لیناگلیپتین در مطالعات فاز 3 و تعداد زیادی مهار کننده اضافی DPP-4 در مطالعات فاز 2 هستند.

ویلداگلیپتین نامه قابل قبولی از FDA در سال 2007 برای درمان دیابت دریافت کرد. با این حال، در نامه قابل تأیید FDA اطلاعات اضافی در مورد ایمنی و اثربخشی ویلداگلیپتین در بیماران مبتلا به اختلال کلیوی درخواست شده است. ویلداگلیپتین در حال حاضر در 18 کشور موجود است و در 51 کشور تایید شده است. با این حال سازنده آن، در حال حاضر قصد ندارد دوباره آن را برای تأیید FDA ارسال کند.

آلوگلیپتین

داروی ضد دیابت جدید دیگری که معرفی میکنیم آلوگلیپتین است. آلوگلیپتین یک مهارکننده بسیار انتخابی DPP-4 است ،> 10.000 برابر انتخاب بیشتر برای DPP-4 نسبت به سایر پروتئازهای مرتبط. پس از تجویز خوراکی آلوگلیپتین در محدوده ای از دوزهای 25 تا 800 میلی گرم، میانگین مهار DPP-4 از 93 تا 99، بود، با میانگین مهار در 24 ساعت پس از دوز بین 74 تا 97. .7،8 است.

اطلاعات بسیار کمی در مورد اثر بالینی و ایمنی آلوگلیپتین منتشر شده است، اگرچه چندین مطالعه بزرگ به عنوان چکیده مقاله در جلسات علمی ارائه شده است. آلوگلیپتین در صورت استفاده به تنهایی یا همراه با انسولین، متفورمین، سولفونیل اوره یا تیازولیدین دیون قادر به کاهش سطح متوسط ​​A1C در بیماران دیابتی نوع 2 است.

بسیار محدود اما شامل گزارش های هیپوگلیسمی با شیوع مشابه دارونما است. 9-13 واکنش های جانبی گزارش شده شامل نازوفارنژیت، سردرد و عفونت دستگاه تنفسی فوقانی نیز می باشد.

آلوگلیپتین
آلوگلیپتین

افزودن آلوگلیپتین به درمان گلیبوراید

با افزودن آلوگلیپتین به درمان گلیبوراید در یک مطالعه تصادفی، دو سوکور ، کنترل شده با دارونما که در آن 500 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 که فقط به اندازه کافی از طریق گلیبورید کنترل شده بود، ثبت نام کرد، A1C با آلوگلیپتین 12.5 میلی گرم (-0.38٪) به میزان بیشتری کاهش یافت ) و آلوگلیپتین 25 میلی گرم (52 / 0-٪) نسبت به دارونما (01/0٪ + ؛ 001/0> P). کاهش ≥ 1 in در A1C در 28.6 of از بیماران تحت درمان با آلوگلیپتین 12.5 میلی گرم و 30 of از کسانی که تحت درمان با آلوگلیپتین 25 میلی گرم به دست آمد ، در مقایسه با 8.7 of از کسانی که با دارونما درمان (P <0.001).

همراه با آلوگلیپتین به انسولین درمانی در یک مطالعه تصادفی، دو سو کور، کنترل شده با دارونما که در آن 390 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 که به اندازه کافی از طریق انسولین یا انسولین به علاوه متفورمین کنترل نشده اند، ثبت نام کرده است، A1C با آلوگلیپتین 12.5 میلی گرم (-0.63٪ ) و آلوگلیپتین 25 میلی گرم (-0.71٪) نسبت به دارونما (-0.13٪ ؛ P <0.001) .

بهبودهای مشابه در A1C نیز با افزودن آلوگلیپتین به پیوگلیتازون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 که به طور ناکافی فقط بر روی تیازولیدین دیون کنترل نمی شود، مشاهده شد. یا در یک تیازولیدیندیون با متفورمین یا سولفونیل اوره و با افزودن آلوگلیپتین به متفورمین در طول درمان.

جهت کسب اطلاعات بیشتر مقاله قرص پیوگلیتازون برای چیست را مطالعه کنید.

افزودن آلوگلیپتین به درمان گلیبوراید
افزودن آلوگلیپتین به درمان گلیبوراید

دوتوگلیپتین

دوتوگلیپتین همچنین یک مهار کننده خوراکی DPP-4 است که برای دوز یک بار در روز در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مورد ارزیابی قرار می گیرد. تا به امروز، این فعالیت در یک مطالعه کوتاه مدت هنگامی که یک بار در روز همراه با متفورمین یا متفورمین به همراه تیازولیدین دیون تجویز می شود، فعالیت آن را نشان داده است. شرکت کنندگان اکنون برای مطالعه فاز 3 بررسی می شوند.

لیناگلیپتین

Linagliptin یکی دیگر از مهارکننده های خوراکی DPP-4 است که برای دوز یک بار در روز در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مورد ارزیابی قرار می گیرد. تا به امروز، این فعالیت در یک مطالعه کوتاه مدت هنگامی که یک بار در روز در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تجویز می شود، فعالیت خود را نشان داده است.

فراخوان برای تعدادی از مطالعات فاز 3 که ارزیابی لیناگلیپتین به عنوان تک درمانی و در ترکیب با پیوگلیتازون، متفورمین یا متفورمین به همراه یک سولفونیل اوره انجام می شود.

ساکساگلیپتین

اطلاعات بسیار کمی در مورد اثر بالینی و ایمنی ساکساگلیپتین منتشر شده است. ساکساگلیپتین قادر به کاهش متوسط ​​سطح A1C در بیماران دیابتی نوع 2 است که به تنهایی یا در ترکیب با متفورمین، سولفونیل اوره یا تیازولیدیندیون استفاده می شود. درمان با ساگساگلیپتین به تنهایی از نظر وزنی خنثی بوده است.

آزمایشات بالینی همراه با ساگزاگلیپتین شامل نازوفارنژیت، سردرد، اسهال، عفونت های دستگاه تنفسی فوقانی، آنفلوانزا و عفونت دستگاه ادراری است.

مطالعات مداوم دیگر در حال ارزیابی ساکساگلیپتین به عنوان مونوتراپی اولیه در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، به عنوان یک افزودنی به متفورمین، انسولین یا انسولین به علاوه متفورمین، در مقایسه با سیتاگلیپتین است که به متفورمین اضافه می شود و در بیماران با اختلال .

جهت آگاهی بیشتر درباره داروهای بیماران دیابتی، از پست داروی تقویتی برای افراد دیابتی دیدن کنید.

ویلداگلیپتین

ویلداگلیپتین به تنهایی یا همراه با متفورمین، تیازولیدین دیون یا انسولین قادر به کاهش سطح گلوکز ناشتا در پلاسما و بهبود سطح A1C در بیماران با نوع 2 است.

اثر ویلداگلیپتین در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و قند خون خفیف “خفیف” در یک مطالعه چند گروهی، دوسوکور  تصادفی ، کنترل شده با دارونما و 306 بیمار، مورد بررسی قرار گرفت.

A1C پایه برای این جمعیت از 6.2 تا 7.5 درصد و در گروه ویلداگلیپتین به طور متوسط ​​6.7 درصد و در گروه دارونما 6.8 درصد بود. بیماران یک بار در روز و به مدت 52 هفته تحت درمان با ویلداگلیپتین 50 میلی گرم یا دارونما قرار گرفتند. تغییر در سطح A1C در گروه vildagliptin -0.2 and و در گروه دارونما 0.1 بود.

اختلاف بین گروه 0.3 بود (P <0.001). سطح گلوکز پلاسما ناشتا و سطح گلوکز پلاسما بعد از غذا همگی با ویلداگلیپتین در مقایسه با دارونما بهبود یافتند. میانگین وزن بدن بیماران با ویلداگلیپتین درمانی 0.5 کیلوگرم کاهش و با دارونما 0.2 کیلوگرم افزایش یافت.

برای کسب اطلاعات بیشتر از درمان دیابت نوع 2، مقاله درمان سریع دیابت نوع 2 را مطالعه کنید.

هر دو روش درمانی دارویی به خوبی تحمل شد

هر دو روش درمانی دارویی به خوبی تحمل شد. با ادامه مصرف دارو برای یک سال اضافی در بیمار، تغییر تنظیم شده با دارونما از A1C -0.5 (بود (0.008 = P) .34،35 مطالعات تک درمانی اضافی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و سطح پایه A1C 8.3-8.7٪ میانگین کاهش A1C با استفاده از دارونما را نشان می دهد 0.7-1.2٪ پس از درمان به مدت 24 هفته در دوزهای 50 میلی گرم دو بار در روز یا 100 میلی گرم یک بار در روز.

چندین مطالعه دیگر، ویلداگلیپتین را به عنوان مونوتراپی در مقایسه با سایر عوامل ضد دیابت خوراکی، از جمله آکاربوز، متفورمین، پیوگلیتازون و روزیگلیتازون ارزیابی کرده اند. اثرات ویلداگلیپتین در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در بیماران ساده لوح مبتلا به آکاربوز در یک مطالعه بازو موازی چند مرکزی ، تصادفی ، دوسوکور مقایسه شد. به بیماران یا ویلداگلیپتین 50 میلی گرم دو بار در روز (441 نفر = n) یا آکاربوز (220 نفر) در سه دوز مساوی تقسیم شده (حداکثر 300 میلی گرم در روز) به مدت 24 هفته داده شد. میانگین سطح پایه A1C در هر دو گروه 8.6٪ بود.

در پایان 24 هفته، میانگین تغییر تنظیم شده از ابتدا در گروه ویلداگلیپتین -1.4٪ و در گروه آکاربوز -1.3٪ بود. کاهش قند پلاسما 2/1 میلی مول در لیتر با ویلداگلیپتین و 5/1 میلی مول در لیتر با آکاربوز بود. وزن بدن گروه ویلداگلیپتین بدون تغییر باقی ماند (و در گروه آکاربوز 0.2 ± 1.7 کیلوگرم کاهش یافت.

تاسپوگلدید

Taspoglutid که به صورت زیرپوستی یک بار در هفته تجویز می شود ، با کاهش قند خون ناشتا، بهبود A1C و کاهش وزن همراه است، زیرا در مطالعات کوتاه مدت به بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 به متفورمین درمانی اضافه می شود.

67،68 مونوتراپی اولیه و همراه با متفورمین، متفورمین به علاوه پیوگلیتازون، متفورمین به همراه سولفونیل اوره یا متفورمین به همراه تیازولیدین دیون. در چندین مورد از این مطالعات ، taspoglutide به صورت سر به سر با اگزناتید، انسولین گلارژین و سیتاگلیپتین مقایسه می شود.

بالاگلیتازون

بالاگلیتازون یک آگونیست جزئی PPAR-γ انتخابی است. پیشنهاد شده است که آگونیست های جزئی PPAR-γ ممکن است دارای یک پروفایل اثرات جانبی مطلوب نسبت به کامل آگونیست های PPAR-γ pioglitazone و rosiglitazone باشند. با این حال، نتایج مطالعات بالینی که مستقیماً مقایسه این عوامل است، هنوز در دسترس نیست.

ریوگلیتازون

ریوگولیتازون یک آگونیست PPAR-γ قوی است که در حال بررسی است. در یک مطالعه فاز 3 مقایسه آن با دارونما و پیوگلیتازون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 که به اندازه کافی با رژیم غذایی و ورزش کنترل نمی شوند یا با مونوتراپی ضد قند خون غیر تیازولیدین دیون.

مطالعه هفتگی، دوز ریوگلیتازون 2 و 5 میلی گرم یک بار در روز با کاهش بیشتر قند پلاسما ناشتا نسبت به 30 میلی گرم پیوگلیتازون همراه بود.

با این حال ، این دوزهای ریوگلیتازون نیز با شیوع بیشتر ادم محیطی و افزایش وزن همراه بود. 79 نفر در یک مطالعه دوسوکور 26 هفته ای که مقایسه ریوگلیتازون و پیوگلیتازون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد، دوزهای ریوگلیتازون 2 میلی گرم و 3 میلی گرم با کاهش بیشتر در A1C از 45 میلی گرم پیوگلیتازون. با این حال، ریوگلیتازون مجدداً با بروز ادم محیطی و افزایش  وزن همراه بود.

ریوگلیتازون
ریوگلیتازون

داپاگلیفلوزین

داپاگلیفلوزین در اوایل مرحله توسعه 3 برای استفاده به عنوان یک ماده مونوتراپی یا در ترکیب با سایر عوامل افت قند خون خوراکی است. این دارو در مطالعات اولیه بالینی به خوبی تحمل شده است و بیشترین عوارض جانبی آن عفونت ادراری، سرگیجه، سردرد، خستگی، کمر درد و نازوفارنژیت است.

در یک مطالعه تصادفی، دوسوکور، کنترل دارونما و دوز 12 هفته ای که 389 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 را در آن ثبت نام کرده است ، دوزهای داپاگلیفلوزین از 2.5 تا 50 میلی گرم یک بار در روز با کاهش بیشتر A1C نسبت به دارونما همراه است 0.55٪ تا -0.9٪ در مقابل -0.18٪ ؛ P <0.01). گلوکز ناشتای پلاسما در دوزهای 5 تا 50 میلی گرم یک بار در روز در مقایسه با دارونما کاهش یافت (3/19- تا 5/30- در مقابل 8/5 میلی گرم در دسی لیتر؛ 01/0> P).

دفع گلوکز ادراری از 51.8 تا 85 گرم در روز در هفته 12 در بازوهای داپاگلیفلوزین در مقایسه با 5.8 – 10.9 گرم در روز در ابتدا و 5.7 گرم در روز در 12 هفته در گروه دارونما بود. میانگین کاهش وزن در هفته 12 در گروه داپاگلیفلوزین از 2.5 تا 3.2٪ در مقایسه با 1.2٪ در گروه دارونما بود.

داپاگلیفلوزین در حال حاضر تحت بررسی قرار گرفته است. در تعدادی از مطالعات فاز 3 ارزیابی عامل به عنوان تک درمانی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 که به اندازه کافی با رژیم غذایی و ورزش کنترل نمی شوند، همچنین مطالعات ارزیابی داپاگلیفلوزین همراه با متفورمین ، سولفونیل اوره ، تیازولیدین دیون یا انسولین .

GLINIDES

گلینیدها، از جمله ناتگلیناید، رپاگلینید و میتیگلینید، عواملی هستند که ترشح انسولین در زمان غذا را افزایش می دهند و هیپرگلیسمی بعد از غذا را کاهش می دهند. ناتگلیناید و رپاگلینید به ترتیب از سال 2000 و 1997 در ایالات متحده در دسترس هستند.

میتیگلیناید

میتیگلیناید از سال 2004 در ژاپن موجود است و هم اکنون در ایالات متحده در مرحله 3 است. گزارش شده است که از نظر ناتگلینید و رپاگلینید، اثر انتخابی سلولهای β بر روی کانالهای وابسته به آدنسین تری فسفات دارد و هیچ متابولیت فعال یا تداخل دارویی سیتوکروم P450 ندارد.

چندین مطالعه که به تازگی در ژاپن انجام شده است، میتیگلیناید قبل از غذا را همراه با انسولین گلارژین یک بار در روز و انسولین پیش مخلوط دو بار ارزیابی کرده است.

ماه ها (A1C 7.43٪ در گروه میتیگلیناید و 7.75٪ در گروه آکاربوز؛ P <0.001) .92 در مطالعه ارزیابی میتیگلینید در ترکیب با متفورمین در مقایسه با متفورمین به تنهایی یا میتیگلینید به تنهایی، کنترل قند خون در گروه دریافت کننده ترکیب بهتر بود در 7 ماهگی (A1C 7.13٪ در مقابل 7.7٪ فقط متفورمین، P <0.001) .92،93 یک مطالعه مداوم دیگر در حال ارزیابی میتیگلیناید در ترکیب با متفورمین در مقایسه با متفورمین است.

انسولین ها

انواع فرمول های انسولین در حال حاضر در دست تولید است که شامل فرمولاسیون های استنشاقی ، فرمولاسیون داخل بینی ، فرمولاسیون خوراکی و آنالوگ های تزریقی است.

انسولین تکنوسفر استنشاقی

انسولین تکنوسفر استنشاقی یک انسولین استنشاقی در حال تجویز برای مصرف است که با استفاده از یک استنشاق دستی با نفس به اندازه یک کف دست فعال شده. ذرات تکنوسفر از انسولین منظم انسانی که در یک مولکول دیکتوپیپرازین بارگیری شده تشکیل شده است.

ذرات به سرعت در pH فیزیولوژیکی حل می شوند و جذب سریع انسولین از ریه ها را فراهم می کنند. انسولین تکنوسفر در عرض 15 دقیقه جذب می شود ، شروع عملکرد آن 25-30 دقیقه است و مدت زمان آن 2-3 ساعت است .

در مطالعه مقایسه انسولین استنشاقی انسولین و انسولین لیزپرو به عنوان انسولین پراندیال همراه با انسولین پایه گلارژین در یک مطالعه 12 هفته ای که 111 بیمار مبتلا به دیابت نوع 1 را در آن شرکت می کند، انسولین استنشاقی با تعداد کمتر گلوکز بعد از غذا، کاهش قند خون بعد از غذا و بیشتر همراه بود.

A1C در هر دو گروه بهبود یافته بود

A1C در هر دو گروه بهبود یافته بود اما بین گروه ها تفاوتی نداشت. در مطالعه 12 هفته ای ارزیابی انسولین استنشاقی تکنوسفر در 126 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 که به طور کافی با عوامل خوراکی کنترل نشده است ، انسولین استنشاقی میانگین A1C را 0.72 درصد در مقایسه با کاهش 0.3٪ در گروه دارونما (0.003 = P). گشت و گذار بعد از غذا 56 56 کاهش یافته است.

وزن بدن بدون تغییر بود. 98 درصد سایر مطالعات کوچک تر ، انسولین تکنوسفر استنشاقی با بهبود کنترل قند خون بعد از غذا در بیماران دیابتی نوع 2 و کنترل قند خون بدون افزایش وزن در هر دو دیابت نوع 1 و نوع 2 همراه بود.

سایر مطالعات ارزیابی انسولین استنشاقی تکنوسفر در مقایسه با انسولین آسپارت در دیابت نوع 1 ، با انسولین گلارژین پایه در مقایسه با رژیم انسولین لیسپرو و ​​انسولین گلارژین در دیابت نوع 1 ، با انسولین پایه در مقایسه با انسولین درمانی پیش مخلوط زیر جلدی در دیابت نوع 2 و در ترکیب با متفورمین یا در مقایسه با عوامل ضد دیابت خوراکی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2

انسولین تکنوسفر استنشاقی در یک مطالعه 6 ماهه که 306 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 را در آن ثبت نام کرده است ، عملکرد ریوی را تحت تأثیر قرار نمی دهد .106 یک مطالعه اضافی 2 ساله در حال حاضر ارزیابی نتایج ریوی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 یا نوع 2 تحت درمان با انسولین تکنوسفر است.

اسپری انسولین خوراکی

یک اسپری انسولین خوراکی در حال توسعه توسط Biotechnology Generex در فاز 3 مطالعات در ایالات متحده است اما قبلا در اکوادور و هند تایید شده است. انسولین پس از تجویز با دستگاه اختصاصی RapidMist که شبیه به استنشاق های دوز اندازه گیری شده است و در درمان آسم استفاده می شود،  جذب می شود.

این فرمول بی مزه و بی بو است.  در مقایسه با تزریق زیر پوستی انسولین منظم، اسپری انسولین خوراکی قبل از غذا با غلظت های مشابه قبل و بعد از پودر انسولین همراه بود.

اسپری انسولین خوراکی
اسپری انسولین خوراکی

در مقایسه با رژیم انسولین زیر جلدی قبل از غذا و انسولین NPH دو بار در روز، یک رژیم از زمان غذا (نیم دوز قبل وعده غذایی و نیم دوز بعد از غذا) اسپری انسولین خوراکی به همراه انسولین NPH دو بار در روز با کاهش بیشتر A1C همراه بود.

در مقایسه با رژیم انسولین زیر پوستی گلارژین یک بار در روز و انسولین قبل از میل به انسولین، رژیم انسولین NPH دو بار در روز به علاوه اسپری انسولین خوراکی با غذا در طی یک دوره درمان 372 روزه با گلوکز قبل از غذا، A1C و فروکتوز همراه بود.

مطالعات مقدماتی اضافی، اسپری انسولین خوراکی زمان غذا را در نوجوانان مبتلا به دیابت نوع 1، در بزرگسالان مبتلا به دیابت نوع 2 ارزیابی کرده اند.

تزریق انسولین، همراه با متفورمین

تزریق انسولین، همراه با متفورمین در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 که به طور کافی با داروهای خوراکی کنترل نمی شوند و به عنوان اولیه تجاوز به عنف در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 که با رژیم غذایی و ورزش کنترل کافی ندارند.

در حال حاضر یک مطالعه فاز 3، 26 هفته ای در حال انجام است که اسپری انسولین خوراکی را با انسولین انسانی زیر جلدی منظم در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 که انسولین NPH دو بار در روز دریافت می کنند ، مقایسه می کند.

انسولین خوراکی به صورت نیمی از دوز بلافاصله قبل از غذا و نیمی از دوز بلافاصله بعد از غذا تجویز می شود. انسولین انسانی منظم زیر جلدی 30 دقیقه قبل از غذا تجویز می شود. همه بیماران دو بار در روز انسولین NPH دریافت می کنند .

بروموکریپتین

بروموکریپتین یک آگونیست گیرنده دوپامین D2 است که برای درمان اختلالات مرتبط با هایپر پرولاکتینمی، آکرومگالی و بیماری پارکینسون تأیید می شود و چندین سال است که برای درمان دیابت نوع 2 در حال توسعه است. یک برنامه دارویی جدید برای فرمولاسیون سریع آزاد توسط FDA در سال 2006 وضعیت قابل تأیید را دریافت کرد. با این حال، حداقل یک مطالعه نهایی اضافی قبل از تأیید دارو لازم بود.

نتایج مطالعات ارائه شده در حمایت از تأیید منتشر نشده است. در یک مطالعه کوچک بر روی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، بروموکریپتین با کاهش قند پلاسما ناشتا و کاهش A1C همراه بود. در مطالعه ایمنی مورد نیاز 1 ساله تصادفی، دوسوکور و کنترل دارونما، 3070 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 ثبت نام شدند.

بروموکریپتین
بروموکریپتین

A1C در افراد تحت درمان با بروموکریپتین 0.6٪ بیشتر از افراد تحت درمان با دارونما در مقایسه با پایه کاهش یافت. هدف A1C ≤ 7٪ در 32٪ گروه بروموکریپتین در مقایسه با 10٪ گروه دارونما حاصل شد (0001/0 = P).

کاهش در گروه بروموکریپتین به طور مداوم بیشتر از گروه دارونما بود که با چندین عامل افت قند خون از جمله متفورمین، سولفونیل اوره ها، تیازولیدیندیون ها و ترکیبات این عوامل افت قند خون خوراکی ترکیب شود.

اوتلیکسیزوماب

Otelixizumab یک آنتی بادی مونوکلونال ضد CD3 انسانی است که در حال حاضر در مطالعات بالینی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 با شروع جدید ارزیابی می شود. اوتلیکسیزوماب به کمپلکس CD3 / TCR متصل شده و از فعال شدن سلولهای T، تکثیر و انتشار سیتوکین جلوگیری می کند.

این فرضیه تنظیم شده است که کاهش تنظیم otelixizumab سلول های T موثر از طریق اتصال به گیرنده های سلول T منجر به مهار حمله خود ایمنی به سلولهای β در جزایر پانکراس و ایجاد تحمل عملیاتی طولانی مدت توسط تولید و گسترش T- نظارتی می شود. سلول ها، که از تخریب خود ایمنی بیشتر جلوگیری می کنند.

یک مطالعه فاز 3 در حال انجام است که ارزیابی می کند آیا یک سری 8 روزه تزریق otelixizumab منجر به بهبود ترشح انسولین بیشتر از دارونما در بزرگسالان 18-35 سال با دیابت نوع 1 با شروع جدید می شود.

اوتلیکسیزوماب
اوتلیکسیزوماب

نوترکیب اسید گلوتامیک انسانی Decarboxylase-65 (rhGAD65)

RhGAD65 واکسنی است که باعث نقص ایمنی می شود و در نتیجه ممکن است تخریب خود ایمنی سلول های جزایر لوزالمعده را کند و یا جلوگیری کند. آنتی بادی علیه GAD در زمان تشخیص در 80-90٪ بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 وجود دارد . در بیماران با بزرگسالان دیابت خود ایمنی و وجود آنتی بادی علیه GAD، تجویز rhGAD65 با کاهش A1C و افزایش روزه داری و تحریک سطح پپتید C به مدت 2 سال همراه بوده است.

اخیراً دو مطالعه فاز 3 برای ارزیابی اینکه rhGAD65 فرموله شده در آلوم ظرفیت تولید انسولین بدن را در بیمارانی که اخیراً مبتلا به دیابت نوع 1 تشخیص داده شده اند ، حفظ می کند یا خیر. یک مطالعه افراد 10-20 ساله را ثبت نام می کند. نفر دیگر افراد 8-45 ساله را ثبت نام می کند. نتایج برای چندین سال در دسترس نخواهد بود.

نوترکیب اسید گلوتامیک انسانی Decarboxylase-65 (rhGAD65)
نوترکیب اسید گلوتامیک انسانی Decarboxylase-65 (rhGAD65)

تپلیزوماب

تپلیزوماب یک آنتی بادی مونوکلونال ضد CD3 دیابت است. مانند otelixizumab، تپلیزوماب فرضیه ای برای به حداقل رساندن ترشح سیتوکین و جلوگیری از تخریب تدریجی سلولهای β است.

تپلیزوماب در 12 بیمار مبتلا به دیابت نوع 1 با شروع جدید در یک مطالعه 1/2 فاز کنترل شده با دارونما تجویز شد. تپلیزوماب به عنوان تزریق وریدی روزانه به مدت 14 روز متوالی و طی 6 هفته پس از تشخیص تجویز می شود.

پس از 1 سال، تولید انسولین در 9 از 12 بیمار تحت درمان با تپلیزوماب در مقایسه با 2 از 12 دریافت کننده دارونما حفظ شد یا بهبود یافت (01/0 = P). سطح A1C و دوز انسولین کاهش یافته و پاسخ های پپتید C در گروه تپلیزوماب در مقایسه با گروه دارونما در 1 سال و 2 سال پس از درمان حفظ شد. عوارض جانبی شامل تب، بثورات پوستی و کم خونی است.

یک مطالعه فاز 3 در حال حاضر ارزیابی اثرات 14 روزه تزریق وریدی تپلیزوماب در بیماران 8 تا 35 سال مبتلا به دیابت نوع 1 با شروع جدید و به دنبال آن درمان مجدد در 6 ماه است. نقطه نهایی مطالعه اولیه یک پاسخ بالینی موفق است که توسط کل مصرف انسولین روزانه افراد و A1C در 1 سال ارزیابی می شود.

تپلیزوماب
تپلیزوماب

طیف گسترده ای از عوامل برای استفاده در درمان دیابت نوع 1 یا 2 در حال تولید هستند. به نظر می رسد که همه این عوامل در بهبود کنترل قند خون موثر هستند، اما مشخص نیست که آیا آن ها تاثیری در روند بیماری دارند یا عواقب میکرو و ماکروواسکولارهای دیابت کنترل نشده را تغییر می دهند.

یکی از مهارکننده های DPP-4 به احتمال زیاد در آینده و همچنین احتمالاً لیراگلوتید یا میتیگلینید وارد بازار می شود. آگونیست های PPAR-γ و مهار کننده های SGLT2 هنوز در اوایل توسعه مرحله 3 هستند.

در انتهای این مقاله شما را به خواندن مقاله جراحی افراد دیابتی دعوت می کنیم.

مقالات زیر را حتما مطالعه کنید

84 پاسخ

  1. برای جلوگیری از دیابت باید قرص خاصی مصرف کنم؟ دیابت در خانواده ی ما ارثی است

  2. سلام میشه لطفا درباره قرص های سیتاگلیپتین، لیناگلیپتین مقداری توضیح بدید

  3. داروهای زیادی وجود داره اما دکتر سلیمی بهترین تشخیص رو برای اراعه دارو دارن

  4. سلام داروی ضد دیابت جدید تاثیری روی قلب و عروق داره؟ میشه رانمایی کنید لطفا ممنونم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

با یک کلیک تماس بگیرید